مدح و ولادت امام جواد علیهالسلام
آرزوی وصـل دلــبــر داشـتـم بند هوش از پای دل بر داشتم تـا مهـیـا بـهـر پـروازی شـوم همسفـر با یـار همـرازی شوم ناگهان یـارم دل و جـانم ربود دلبری کز روز اول رخ نمود آمد از لطفش قفس را در شکست در خیالم صحنههایی نقش بست با مـلائـک در تـرنّـم شـد دلـم از صفا پُـر شـد تـمـام محـفـلم بـا نـسـیــم آرزوهــا در فـلـک گوئـیـا بر هم خورد بال ملک قدسیان جام طهورایی به دست جرعه ریز عاشقان می پرست حوریان در رقص و آواز و سرور غوطهها بنموده در دریای نور آسـمان مـشتـاق روی مـاه بود مـاه عـالـم دیـدهاش بر راه بود عرش خود را فرش ره کرده خدا تـا رســد دردانـۀ جــان رضـا با حضورش مصطفی آید به یاد نام زیـبـایـش محـمـد یـا جـواد یا جواد ای ساقی جـود و کرم ای نگـاهت چـشمۀ نـور حـرم یا جـواد ای قـبله لطف و صفا معدنی از رحمت و مهر و وفا یا جواد ای روح و ریحان رضا زینت و نور دو چشمان رضا یا جواد ای کـوثـر حق جام تو ای سـخـاوت وامـدار نــام تـو یا جـواد ای رمـز هـستـیِّ همه سـاقـی صهـبـای مـستـی هـمه ای بلـندای وجـودت وجه رب نام زیـبا و قـشنگـت ذکـر لـب بر لب مستان تویی شعر وصال روی گلها از تو بگرفته جمال خـال زیـبـای تو دام هـر نظـر چهـرهات نقـاش گـیتی را هـنر گر نمایی یک نظر بر خاک ما دیگر از رونق بـیـفـتـد کیـمـیا کیـمـیـا دارد اگر قـدری گران از غـبـار کـوی تو دارد نشان آرزوی دیـــدنـت دارد دلــــــم هـجـر و دوری تـو آزارد دلـم هـر دلـی بـاشد مـقـیـم دیـر تو روزه دارد تـا ابـد از غـیـر تو عـالـم هـسـتـی فـدای جـان تـو جـان ما بـاشـد بـلا گـردان تو کی رسم در کوی تو ای نور عین تا نمایم حـج تو در کـاظـمـیـن کـاظـمـیـنـت قـبـلۀ دلـهـای مـا آروزی دیــدنـش ســودای مــا سائـلانی بی پـناهیم ای جـواد از گـدایانت نما یک لحظه یاد یـاد کن از ما دمی با زمـزمـه ای عزیز و نـور چشم فـاطمه |